به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»به نقل از aboutislam.net، یک بانوی پرستار مسلمان کانادایی به دلیل نشان دادن مهربانی و شفقت به بیخانمانها و کمک به زندگی باعزت آنان، برنده جایزه "نایتینگل تورنتو استار 2016 "شد.
نماریق احمد پرستار عمومی و هماهنگکننده در مرکز امور آموزشی و مراقبتی بیخانمانان درباره وضعیت قشرهای بیسرپناه به خبرنگاران گفت: آنها نیز همانند ما مریض شده و احتمال دارد بمیرند درحالی که سرپناهی ندارند. هدف ما این است تا برای آنها این فرصت را ایجاد کنیم تا در جایی که خانه خودشان میدانند، بمیرند. خانه بیشتر آنها پناهگاههایی است که شبها در آن میخوابند.
با وجودی که پناهگاههایی برای بیخانمانها ساخته شدهاند اما محدودیتهایی نیز دارند. برای مثال ساکنان پناهگاهها باید روزها این محل را ترک کنند، که این میتواند برای افراد بیمار مشکلاتی ایجاد کند. به علاوه این مراکز هنگام تاریک شدن هوا اجازه عبور و مرور را حتی به پزشکان و پرستاران نمیدهند.
نماریق احمد که به انجمن سلامت داخل شهری پیوسته، خدمات درمانی را از طریق پناهگاهها برای بیخانمانها فراهم کرده و در این باره میگوید: من به مدت 7 سال به عنوان پرستار کار میکردم تا اینکه از من خواسته شد به عنوان هماهنگ کننده برنامه تسکین امور بیخانمانها مشغول به کار شوم. در ابتدا به هیچ عنوان، تصور نمیکردم ظرفیت احساسی و ذهنی کنار آمدن با مشکلات عمیق بیخانمانها را داشته باشند. باید از آنها پشتیبانی میکردیم. به مشکلاتی که پیش روی آنها بود رسیدگی کرده و آنها را در آنچه سعی داشتند به آن برسند و نمیتوانستند همراهی میکردیم. ابتدا حاضر نشدم به این کار مشغول شوم ولی پس از مدتی پذیرفتم.
وی افزود: این کار زیبایی، عمق و فروتنی در پی داشت و بسیار الهام بخش بود. من به عنوان یک انسان و یک پرستار از آنها انسانیت بیشتری آموختم. یادگرفتم که ما همه مثل هم هستیم و خواستههای یکسانی داریم. همگی توانایی عشق ورزیدن و دوست داشته شدن داریم.
* به وضعیت روانی بیماران نیز توجه داریم
این پرستار مسلمان و محجبه کانادایی پس از پذیرفتن این مقام، مسئولیت 20-25 بیخانمان را برعهده داشته و وظیفه آموزش کارمندان پناهگاه در پرستاری و مراقبت از بیماران را نیز داشته و میگوید: کار ما در اصل مراقبت از بیماران و فراهم سازی آسایش آنها است. وظیفه ما فقط کنترل درد، یا تنگی نفس نیست بلکه باید به وضعیت روانی، اضطراب و افسردگی بیماران نیز توجه داشته باشیم.
برای مثال یک مرد مبتلا به سرطان از ما درخواست کرده بود تا مقدمات بستری شدن او را در پناهگاهی که سالها در آنجا مانده بود فراهم کنیم، زیرا میخواست جایی بمیرد که برایش مثل خانه خودش بود. پس از اینکه به آنجا رفت، شب را با آرامش گذراند و چند هفته بعد در همان پناهگاه درگذشت.
وی در ادامه گفت: هرچند ما سعی داریم به بیخانمانها کمک کنیم که مرگ با عزتی داشته باشند و درد و رنج بیماران بیپناه را کمتر کردهایم اما هنوز هم سعی در یافتن روشهای بهتری برای کمک کردن به آنها داریم. اقتصاد آمریکا رو به وخامت گذاشته و امروزه انواع مختلف بیخانمانها را در پناهگاهها میبینیم. از جمله افراد سالخوردهای که نمیتوانند هزینه زندگی را در دوران سالمندی فراهم کنند.